loading...
کامنت موسیقی
آخرین ارسال های انجمن
تاجیک بازدید : 239 جمعه 23 تیر 1391 نظرات (0)

الــاغ و امــیــد

الــاغ و امــیــد



كشاورزی الاغ پیری داشت كه یك روز اتفاقی به درون یك چاه بدون آب افتاد. كشاورز هر چه سعی كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.
پس برای اینكه حیوان بیچاره زیاد زجر نكشد، كشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روی سر الاغ خاك می ریختند اما الاغ هر بار خاك های روی بدنش را می تكاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاك زیر پایش بالا می آمد، سعی می كرد روی خاك ها بایستد.
روستایی ها همینطور به زنده به گور كردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینكه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...
نتیجه اخلاقی : مشكلات، مانند تلی از خاك بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینكه اجازه بدهیم مشكلات ما را زنده به گور كنند و دوم اینكه از مشكلات سكویی بسازیم برای صعود!


گفتی از یاد تو میرم نه عزیزم مگه میشه

به جا چشمام قلبم اما پیش توست تا همیشه

فاصله بین من و توتا کجا دنباله داره

قسمت این بود که جدا بمونیم از هم تا همیشه

روز موعود مطمئن باش که زیادم دور نیست

من کنار تو، تو مال منی تا همیشه

نمیدونم که کجا و با که هستی نمیخوامم که بدونم

با تو من خونه ای ساختم توی قلبم تاهمیشه

مگه تو نخواستی قول من و تو بمونه پابرجا

من که موندم ولی از تو خبری پیدا نمیشه

یه روزی یه وقت یه جایی چشم من میافته تو چشمای تو

اما این همون خیاله که با من هست تا همیشه

نمیخوام که نا امیدی بشینه تو قلب خستم

چه دیدی خدا رو شاید بشی مال من همیشه

روز موعود مطمئن باش که زیادم دور نیست

من کنار تو، تو مال منی تا همیشه

سلام

 

بده دستاتو به دستم تا با هم کلبه بسازیم

کلبه ای پر از من و تو، از من و تو ما بسازیم

دوربشیم از همه مردم واسه درد هم بمیریم

با ستاره ها بخوابیم با ترانه جون بگیریم

 کلبه ای اندازه عشق باغچه ای و حوض و گلدون

سر تو باشه رو شونم مثل لیلا مثل مجنون

 تو بشی مادر گلها من بشم بابای بارون

من واسه تو واسه من کلبه ای میخوام

که تو باغچش پر باشه از یاسمن

حیاطشم سرتاسرش باشه چمن

فقط واسه تو واسه من

 تو کلبمون خــدا باشه

خوشبختیمون قد تموم آسمون صاف و بی انتها باشه

 کلبه ای اندازه عشق باغچه ای و حوض و گلدون

  سر تو باشه رو شونم مثل لیلا مثل مجنون

 تو بشی مادر گلها من بشم بابای بارون من


دخترک شانزده ای ساله بود که برای اولین بار عاشق یک پسر شد.

پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود.

دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.

در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد.

او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ رابه شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت.

دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.

دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط می شد.

در ۱۹ سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت.

یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خودنامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدتها پیش حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.

روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت.

به یاد نداشت چند بار دستهای دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود.

در این چهارسال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد.

دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه پسر شد. اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد. زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا رسیده بود.

ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و در حال ورشکستگی است. همسرش از او جداشده و طلبکارانش هر روز او را آزار می دهند.

 

دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت.

شبی در باشگاهی، پسر را مست پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد، تنها کارت بانکیخود را که تمام پس اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت.

پسر دست دختر را محکم گرفت، اما دختر با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مست هستید، مواظب خودتان باشید

زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد.

روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو برابر آن پول و ۲۰ درصد سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همه را رد کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم، مگر نه؟

پسر برای مدت طولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد.

چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج کرد، دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت.

مدتی بعد دختر به شدت مریض شد، در آخرین روزهای زندگیش، هر روز در بیمارستان یک ستاره زیبا می ساخت. در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش، پسر را باز شناخت و گفت: در قفسه خانه ام سی و شش بطری دارم، می توانید آن را برای من نگهدارید؟

پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد.

مرد هفتاد و هفت ساله در حیاط خانه اش در حال استراحت بود که ناگهان نوه اش یک ستاره زیبا را در دستش گذاشت و پرسید: پدر بزرگ، نوشته های روی این ستاره چیست؟

مرد با دیدن ستاره باز شده و خواندن جمله رویش، مبهوت پرسید: این را از کجا پیدا کردی؟ کودک جواب داد: از بطری روی کتابخانه پیدایش کردم.
پدربزرگ، رویش چه نوشته شده است؟
پدربزرگ، چرا گریه می کنید؟
کاغذ به زمین افتاد. رویش نوشته شده بود:
معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد.

تاجیک بازدید : 340 جمعه 23 تیر 1391 نظرات (0)
تاجیک بازدید : 334 جمعه 23 تیر 1391 نظرات (0)

دير گاهيست كه تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام دگر آيينه ز من بي خبر است كه اسير شب يلدا شده ام من كه بي تاب شقايق بودم همدم سردي يخ ها شده ام كاش چشمان مرا خاك كنيد تا نبينم كه چه تنها شده ام...

درباره ما
Profile Pic
سلام دوستای گلم امیدوارم ازوبلاگ من خوشتون اومده باشه ازین به بعدرمان وکدموزیک هم اینجا میزارم ببینید نظریادتون نره مرسی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام یک ازموضوعات رادوست دارید؟
    طرفدار کدام خواننده پاپ می باشید؟
    چت روم


    پشتیبانی آفلاین
    منوی کلوب وفیس بوک
    آریننویدحسامپریساعلی

    برای کاربران فیس بوک وکلوب

    تبادل بنر


    تبادل بنر پی سی بنر - تبادل بنر-
    آپلودسنترموزیک کامنت
    تولبار

    نمایشگرآی پی

    ساعت کامنت موسیقی
    عکس های تصادفی
    لوگوی کامنت موسیقی
    امتیازدهی

    برترین درموسیقیکامنت موسیقی-

    تبلیغات

    سیستم افزایش آمار بازدید سایت و وبلاگ - بهترین گزینه برای بالا بردن ترافیک وافزایش بازدیدکننده و در نتیجه افزایش رتبه در الکسا می باشد  

     میزبانی وب و دامنه - وبسایت خود را فقط با 1900 تومان راه اندازی کنید.

    کاربرکامنت
  • بازديد یک ساعت پیش : [An hour ago]
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 73
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 92
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 76
  • باردید دیروز : 21
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 166
  • بازدید ماه : 600
  • بازدید سال : 2,344
  • بازدید کلی : 1,297,006
  • کدهای اختصاصی
    منوابزار
    منوکاربران ویژه کلوب
    تصاویربازیگران سینما
    کم کردن حجم تصاویر